دایر
دایر

عرض ارادت شاعران فارسی‌زبان به امام حسن مجتبی(ع) +صوت

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس،گروه بین المللی هندیران همزمان با میلاد امام حسن مجتبی(ع) ویژه برنامه «میلاد کریم اهل بیت؛ میلاد امام حسن» را در بستر فضای مجازی برگزار کرد. در این نشست که با حضور شاعران، نویسندگان و استادان دانشگاه‌های هند و ایران از جمله علیرضا قزوه، محمود اکرامی، رضا اسماعیلی، عبدالرحیم سعیدی راد، دکتر علی میرباذل، مجتبی حاذق، فاطمه ناظری، وحیده افضلی، نغمه مستشار نظامی، عزیز آذین فرد و ایرج قنبری برگزار شد، استادان و شاعران مطرح ایران و هند تازه سروده‌هایی تقدیم به امام حسن مجتبی(ع) کردند: جدیدترین سروده علیرضا قزوه مدیر محفل ادبی هندیران  با موضوع امام حسن(ع) نیز که پیش از این در خبرگزاری فارس منتشر شده را می‌توانید از اینجا مشاهده کنید. سیدحکیم بینش، شاعر اهل افغانستان این دو بیتی را تقدیم امام حسن (ع) کرد: «شب است و من نمی‌دانم کجایم‌دو دستم خالی هست و بی‌نوایم کریم اهل بیت اما بگیرددر این آشفته حالی دست‌هایم» صوت این دو بیتی را می‌توانید اینجا گوش کنید:   محبوب حسین، پژوهشگر دانشگاه کشمیر برای امام حسن(ع) اینچنین سروده است: حسن(ع) شدی که گدا فکر آب و نان نکندبه غیر رو نزند…غصه را عیان نکند حسن(ع) شدی که بدانند خیلِ گمراهانخدا به عشقِ دعایت عذابشان نکند کلام نافذ تو، تا که هست؛ این دل منهوای محفلِ عشاق و عارفان نکند محبتَت پر از اعجاز و مرد شامی راکسی به جز تو مسلمانِ مهربان نکند مدام از کرمت می‌رسد برایش خیرهر آنکه تکیه به احسانِ این و آن نکند جزامیان و فقیرانِ دست‌خالی راکسی به جز تو سرِ سفره میهمان نکند غریب و خسته و بی‌سرپناه خواهد ماندکسی که خانه امنِ تو را نشان نکند! می‌توانید صوت این سروده را اینجا بشنوید:   غلامرضا کافی، عضو هیأت علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز هم در مدح امام حسن(ع) نوشت: «نازم دلبر مرا با همه حُسنِ محشرشخاک نشین و ساده جان نیست به کس تَکبُّرش آبخور غزاله‌ها نیم شکفته چشم اومَرتَع باز آهوان دشت لطیف خاطرش نیست بلیغ آن‌چنان: نسخه روی او بهشتگل زده است آینه از چه نهم برابرش؟ خاک نِعال او منم، درکفِ پاش، چشم منخار به چشمم آن عبا، تنگ گرفته در برش نقض نکرده عصمتش،خونِ مُباحِ عاشقانخاصه که نیست غیر از این هیچ گناهِ دیگرش وَه که چه عاشقانه شد وصفِ کریمِ اهل بیتبی‌صله نیست این غزل گر برسد به محضرش! دست شریف زادگان باغ چهار موسم استدر شبِ برف چلّه هم هست امیدِ نوبرش هیچ نمی‌برد دلم راه به سوز مرثیهبس که نشاط می‌دهد روضه ذوق منظرش گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا؟هرکه به خاک جویدش خاکِ مزار برسرش! شیر نمی‌درد چنین حنجره شکار رازهر به کامم این غزل، شیر بریده حنجرش! طشت به لعل می‌برد موج کدام گوهر است؟جوهر اشک خواهرش یا جگر مُطَهّرش». انتهای پیام/

شما می توانید این مطلب را ویرایش نمایید

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید

اشتراک گذاری

مطالب مرتبط